زندگی نامه شهید حسین(غلامعلی) کرمی
در تاریخ بیست و نهم خردادماه سال هزار و سیصد و چهل در شهر كازرون در یك خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. تحت سپرستی پدری مؤمن، متعهد و در دامن مادری مؤمنه و پاكدامن پرورش یافت. پدرش مغازهدار بود و از همین راه امرار معاش مینمود و در تربیت فرزندانش هیچ كوتاهی نكرد و راه انبیاء و اوصیاء را به آنان نشان داد و فرزندی همچون (حسین) كه لبیك اربابش را پاسخ گفت شهید شد.
حسین در سن شش سالگی پا به عرصه علم و دانش گذاشت دوران ابتدای را با موفقیت سپری كرد با جدیت تمام درس میخواند حسین با خودش عهد بسته بود كه در كنار درس خواندن در خرج و مخارج خانواده به پدرش كمك كند و از آنجایی كه به مكانیكی علاقه داشت این شغل را بدست گرفته و با جدیت هم در درس و مدرسه و هم در شغل فعالانه زحمت میكشید.همزمان با درس خواندن در این حرفه هم مشغول بكار شد.
حسین در رژیم پاهنشاهی برعلیه شاه خائن فعالیتهای زیادی داشت. وی فردی بیباك و نترس بود و ازجمله جوانان فعال در صحنه انقلاب بود. در سال 62 ازدواج میكند و ثمره این ازدواج 2 فرزند (1 دختر و 1 پسر) میباشد.
در سال 59 (آغاز جنگ) در سنگر علم و دانش و شغل خود را رها كرد به همراه دومین گروه اعزام، راهی جبهه جنوب و در سوسنگرد مستقر شد. در آنجا سه روز محاصره بودند و با رشادت كامل ایشان و دیگر همرزمانش جنگیدند. و از ناحیه پهلو و شكن زخمی گردید پس از بهبودی به عضویت به سپاه پاسداران پیوست وی در راهاندازی این قسمت راهی جبهههای جنوب شد و در عملیات والفجر 8 به عنوان معاون گروهان شركت كرده است.در دو محور فاو و خرمشهر به عنوان فرمانده به دفاع از ایران اسلامی پرداخت و به دلیل پیروزی در عملیات جایزه دریافت كرد. پس از طرف لشكر 33 المهدی به عنوان فرمانده گردان فاطمه الزهراء (س) مدتها در خط پدافند دریاچه نمك فاو حضور داشت. در سال 65 فرماندهی یگان مستقل قائم (عج) را عهدهدار شد سپس گردان سلمان را فرماندهی كرد و برای دومین بار در عملیات كربلای 4 وارد عمل گردید و بعد از آن، گردان خود را برای عملیات كربلای 5 بازسازی نمود. در این عملیات به عنوان فرمانده گردان بود رشادتها و دلاوریهای زیادی از خودش بر جای گذاشت. و با ندای یاحسین، یاحسین خود را به مولایش ابا عبدالله الحسین (ع) اقتدا كرد و به لقاء الله پیوست. و در گلزار شهدای كازرون در جوار دیگر همرزمانش آرمید. روحش شاد و یادش گرامی باد.
|