جستجو پیوند ها تماس با ما آرشیو اخبار صفحه نخست
 
شهید : مجید حسن زاده
فرزند : حسین
متولد : 1334
محل تولد : کازرون
تاریخ شهادت : 1365/10/30
محل شهادت : شلمچه
محل دفن : کازرون امامزاده سیدمحمد نوربخش
 

زندگی نامه شهید حاج مجید حسن زاده

بسم الله الرحمن الرحيم

شهید حاج مجید حسن زاده رستمي در خانواده اي متدین و اصیل در شهرستان کازرون فارس چشم به جهان گشود. پدر شهید مي گوید: هنگام تولد حاج مجید شادي و شعف ناپذیري من و تمام اعضاي خانواده را فرا گرفت.

 وي دومین فرزند خانواده بود و هنگام تولد از وضع مالي خوبي برخوردار نبودیم، اما به تولد سعید آن نوزاد، باران رحمت و نعمت الهي بر خانواده ي کوچکمان باریدن گرفت و در اندک مدتي پس از تولدوي، وضعیت مالي خانواده بهبود یافت. به علت فضاي روحاني و مذهبي خانواده، مجید تحت تربیت پدر و جدش نماز و سایر تکالیف دیني را فراگرفت و با شور و علاقه اي دور از انتظار بر انجام آنها اهتمام ورزید.

 وي چنان زیبا و معصومانه تکالیف دیني و مذهبي اش را انجام مي داد که جد بزرگوارش لقب آقا شیخ مجید به وي داده بود. او از همان سنین کودکي با ادب و نزاکت بود. پدرش مي گوید: در همان سنین کودکي هر گاه وارد خانه یا خارج مي شدم، مجید جلوي پایم بر مي خواست و سلام و احترام مي کرد. مجید تمام این کارها را قبل از ورود به مدرسه انجام مي داد.

 با رسیدن به سن مدرسه، تحصیلات ابتدائي را در کازرون آغاز کرد. مجید به علت وضعیت خانواده و نظارت پیگیر پدر بر امور درسي اش و همچنین شور و علاقه ي خودش براي تحصیل دانش اندوزي، خیلي زود به عنوان یکي از بهترین دانش آموزان مدرسه به شمار آمد و توانست توجه و علاقه ي مسئولین و معلمین مدرسه را به خود معطوف سازد.

 مجید در کنار پدر و جد بزرگواش به مساجد مي رفت و در نمازهاي جماعت و همچنین جلسات و محافل مذهبي که در مسجد تشکیل مي شد، شرکت مي نمود. او از این طریق بر دانسته ها و اندوخته اي مذهبي خود مي افزود.

 پس از پایان مقطع شش ساله ي ابتدائي، براي ادامه ي تحصیل وارد یکي از دبیرستانهاي شهر کازرون شد.

 مجید در آن سن به مطالعه ي کتب مذهبي پرداخت و به همراه عده اي از نوجوانان و جوانان همفکرش فعالیتهاي پراکنده ي ديني و مذهبي، مانند برپائي مستقل عزاي امام حسین (ع) و جشن ولادت ائمه (ع) مبادرت مي ورزیدند. وي در اثر ارتباط با اشخاص روحاني و مخصوصا روحانیون طراز اول شهر، به روحانیت علاقه اي دو چندان پیدا کرد.

 مجید پس از اتمام موفقیت آمیز دوره ي متوسطه، وارد خدمت نظام وظیفه شد که مطابق قوانین آن زمان، در ارگان سپاه دانش به عنوان معلم به یکي از روستاهاي دزفول منقل شد تا در آنجا به تعلیم و تربیت بچه هاي معصوم و ساده دل روستا بپردازد.

مجید که از مدتها قبل از وقوع انقلاب و اهداف و آرمانهاي رهبر معظم آن آگاهي یافته بود، از هر فرصتي براي مطالعه ي کتب انقلابي و تبلیغ انقلاب استفاده مي نمود. در دزفول نیز ضمن مطالعه ي اینگونه کتاب، به نشر و تبلیغ اهداف انقلاب مي پرداخت، فعالیت وي آنقدر چشمگیر بود که توسط ساواک تحت نظر گرفته شد حتي یک بار نیز مأموران اتاق محقر و ساده اش را مورد بازرسي قرار دادند و علیرغم اینکه کتاب ممنوعه ي آن زمان را در صندوقي نگهداري مي کرد و مأموران هم صندوق مورد نظر را تفتیش کردند، اما چیزي نیافتند و دست خالي بازگشتند.

 پس از خاتمه خدمت نظام وظیفه، مجید به کازرون بازگشت. او با توجه به علاقه اي که به مذهب و علوم دیني داشت، بران شد تا در زمینه ي تحصیل علوم دیني و اسلامي در حوزه هاي علمیه ادامه ي تحصیل دهد.

بر همین اساسی روانه شیراز شد و در محضر درسی شهید آیت ا... دستغیب زانوي تلمذ به زمین زد. در حوزه علمیه شیراز، مجید با شور و حرارت زیادي به تحصیل پرداخت و در اندک مدتي توانست نظر و توجه شهید دستغیب را به خود جلب کند.

 آیت ا... دستغیب که شور و حال و همچنین نبوغ و استعداد وي را دریافتند. براي او آینده اي روشن پیش بیني کردند و خودشان شخصاً بر امور تحصیلي وي نظارت کردند. مجید در ضمن تحصیل در حوزه ي علمیه، به عنوان معلم در مدارس ابتدائي شیراز، تدریس مي نمود.

 با آغاز حرکت هاي انقلابي در بین آحاد مردم و اوج گیري انقلاب، مجید که سالها قبل در جریان وقوع انقلاب قرار گرفته بود براي رسیدن چنین روزهایي انتظار مي کشید. با راهنمایي و ارشاد شهید دستغیب وارد مبارزات انقلابي شد. وي در سخت ترین شرایط ایام انقلابي فعالیتهاي موثري انجام مي داد و در همه ي برهه هاي انقلاب در شیراز حضوري فعالانه داشت.

 زماني که از او مي پرسیدند: شما چطور مي توانید این رژیم تا دندان مسلح را که آمریکا نیز پشتیبان اوست، با دست خالي شکست دهید؟ پاسخ مي داد: اولا که خداوند که بالاتر از هر چیز است، پشتیبان ماست. و ما خود را براي همه ي سختي ها اماده کرده ایم تا شاه را از مملکت بیرون کنیم.

 ( قسمتي از متن موجود نمي باشد ) به جبهه مي شتافت. حضور حاج مجید تنها به ایام تابستان خلاصه نمي شد. او هرگاه اطلاع مي یافت که عملیاتي در پیش است، براي قرار گرفتن در صفوف مرصوص رزمندگان و همچنین شرکت در عملیات تحصیل و تدریس را رها مي کرد و به جبهه مي رفت. این روند تا سال 65 ادامه یافت.

 تا آن زمان حاج مجید در اکثر عملیاتهاي بزرگ و مهم شرکت کرده و با موفقیت و سرافرازي باز تشنه بود در سال 65 حاج مجید براي شرکت در عملیات کربلاي 5 ، روانه ي شلمچه شد تا در کنار سایر رزمندگان برگ زرین دیگري بر دفتر حماسه ي دفاع مقدس بیفزاید.

 در آن عملیات حاج مجید به آرزوي دیرینه اش که همانا شهادت در قربانگاه حضرت دوست باشد دست یافت و در آخرین روز دیماه سال 65 به ملکوت اعلي عروج نمود. پس از شهادت حاج مجید، یکي از برادرانش بنام حاج اصغر، مدتي بعد از وي به درجه ي رفیع شهادت نائل آمد و مدتي بعد هم برادر بعدي بنام رضا در جبهه هاي نبرد به افتخار جانبازي نائل آمد. خداوند بر اجرشان بیفزاید.

 روحش شاد و راهش پررهرو باد

13655/10/30

برداشت مطالب فقط با ذکر منبع مجاز می باشد