خاطرات شهید حسین (غلامعلی) كرمی از زبان همرزمانش
رحیم قنبری:
ایشان بعد از مجروحیت سال 59 در سوسنگرد مجدداً وارد منطقه جنگی گردید، (كردستان و جنوب) تا اینكه در سال 64 باهم به تیپ مستقل 33 المهدی وارد گردان فجر شدیم با اینكه به ایشان پیشنهاد میشد یك گردان تحویل بگیرد، او بیشتر اسرار داشت كه به عنوان یك بسیجی باشد، شب عملیات والفجر 8، گروهان سوم كه فرماندهی آن را شهید حمد خورشیدی به عهده داشت، در جادهام القصر وارد عمل شدیم و در مرحله اول كارخانة نمك فاو را تصرف كردیم و در درگیری دریاچة نمك شهید حسین كرمی شجاعانه میجنگید، آن شب درگیری، با گارد ریاست جمهوری عراق بود، اما به یاری خدا و دلاوریهای نیروهای اسلام مانند شهید كرمی، دریاچة نمك را با هزاران شهید از آنها گرفتیم، و دو روز در آنجا پدافند كردیم.
یكی از كسانی كه بدلیل پیروزی در عملیات جایزه دریافت كردند شهید حسین كرمی بود، سپس به عنوان فرمانده گردان فاطمه الزهرا (س) از لشكر 33 انتخاب گردید و ایشان همراه با گردان فاطمه الزهرا(س) به خط پدافندی دریاچة نمك فاو اعزام شدند. در سال 65 پیشنهاد تشكیل یگان قائم از طرف فرماندهی لشكر به ایشان داده شد، و بعد به تیپ قائم فرماندهی سردار علی نجفی به جنوب برگشتند شهید كرمی گردان سلمان را فرماندهی میكرد و برای دومین بار در عملیات كربلای چهار وارد عمل گردید، بعد از این عملیات گردان خود را برای عملیات كربلای 5 بازسازی نمود. گردان سلمان وارد عملیات شدند و ادامة عملیات از گردان فجر گرفت ه شد و كانال پرورش ماهی در شلمچه تصرف شد، به كمك یكدیگر فرماندهی دشمن را كه در كنار كانال ماهی بود و خیلی استقامت میكرد تصرف نمودیم. شهید حسین كرمی اینقدر آن بعد از ظهر آر. پی. جی زد كه از دو گوشش خون میآمد و تعدادی از عراقیها هم به هلاكت رسیدند، ما همه به او گفتیم كه به بیمارستان برود ولی او قبول نكرد، و نبرد را ادامه داد.
حاج فضل ا... نوذری:
در واقع هرگاه نام كانال پرورش ماهی را در شلمچه میشنوم بیاد شجاعت شهید حسین كرمی میافتم وی در عملیات كربلای 5 كه قسمتی از این كانال جزء مأموریت گردان سلمان بود، در كمترین مدت ممكن به اهداف از پیش تعیین شده دست یافت، چون این كانال یك نقش اساسی داشت و از نظر اقتصادی مؤثر و همچون یك مانعی بر سر رزمندگان اسلام بود و بخش شرقی را تصرف كردند و حركات دشمن را مختل كرد و روی این كانال چندین پل بود كه آنها پلها را كنترل میكردند ولی شمالیترین قسمت آن بدست عراقیها بود.
شهید كرمی فردی با ذكاوت بود، همین باعث شد در كمترین مدت خودش را در جایگاه فرماندهی قرار بدهد او همیشه اخبار را گوش میداد و حتی در صحنههای شدید نبرد به همین دلیل قدرت تحلیل بالائی داشت.
حاج عبدالحسین طبیبی:
در سال 1360 و 1361 كه به عضویت سپاه در آمده بود با وی آشنا شدم. شهید حسین كرمی همواره سعی مینمود نقصها و ضعفهایی كه در خودش مشاهده میكرد برطرف نماید و خدا میداند كه در این خصوص او موفق بود تا به درجه رفیع شهادت نائل گردید. او به اسلام و انقلاب و امام شدیداً عشق میورزید و همواره عاشق خدمت به انقلاب و مردم مخصوصاً محرومین و مستضعفین بود.
از نظر فعالیتهای مذهبی و عبادی از بچههای مخلص و مذهبی بود. در اكثر مراسمات عبادی شركت داشت، انگیزه اصلی او كه عاشق جبهه بود از روی ایمان و اعتقاد بود رفتن به جبهه هم جزئی از مراسم عبادی میدانست، دنباله رو و پیرو خط رهبری بود و در راهپیمائیها فعالانه شركت میكرد.
توصیه شهید عزیز همیشه به دوستان این بود كه باید تا آخر جنگ در جبهه باشیم و جبهه را خالی نكنیم، هدف او از رفتن به جبهه در مرحله اول اجرای فرمان امام (ره) كه از نظر او تكلیف شرعی محسوب میشد، و بعد دفاع از انقلاب اسلامی كشور عزیز ایران و دفاع از ناموس و غیر از این فكر نمیكنم هدفی دیگر داشت، و اكثر دوستان كه او را میشناختن از غیرت و جوانمردی ایشان تحسین میكنند.
|