خیس شدن زیلو به شعاع نیم متری
حاج حسین پیروان: خسته و کوفته هم برای ادای نماز مغرب و عشا و هم برای کمی استراحت و لحظه ای فکر کردن که بعد از رفع خستگی چه کنیم، با سید محمد تقی دیده ور گوشه مسجد سوسنگرد نشسته بودیم: دیدم سید محمدتقی لحظه ای ازحال خود خارج شده است و قطرات اشک از چشمانش دانه دانه سرازیرمی شود و با خود زمزمه ای عاشقانه دارد.
بعد از لحظه ای بیاد خاطرات مسجد با سید به گفتگو نشستم او گوشه ای از مسجد را با اشاره به من نشان داد، گفت: شبی حبیب سیاوش سرنماز شب در حالت سجده انقدر گریه کرده بود که زیلوی مسجد به شعاع نیم متری خیس شده بود و من ازاین که از قافله شهدای عارف به راحتی عقب ماندم، نگرانم، بله انان که رفتند عاجزانه ازخدا درخواست پرواز و شهادت کرده بودند که یکی ازاشک زیاد انان بود.
راوی برادررزمنده: حسین پیروان
|